هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناکامی‌ها و دردهای عاشقانه خود می‌گوید. او از این که در زندگی به کام نرسیده و همیشه غم و غصه نصیبش شده است، شکایت دارد. همچنین از دوری معشوق و عدم وصال او اظهار ناراحتی می‌کند و آرزو می‌کند که روزی معشوق به یادش بیاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه متن ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۵

ندیدم در جهان کامی دریغا
بماندم بی‌سرانجامی دریغا

گوارنده نشد از خوان گیتی
مرا جز غصه‌آشامی دریغا

نشد از بزم وصل خوبرویان
نصیب بخت من جامی دریغا

مرا دور از رخ دلدار دردی است
که آن را نیست آرامی دریغا

فرو شد روز عمر و بر نیامد
از آن شیرین لبش کامی دریغا

درین امید عمرم رفت کاخر:
کند یادم به پیغامی دریغا

چو وادیدم عراقی نزد آن دوست
نمی‌ارزد به دشنامی دریغا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.