هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عراقی، زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند و تأثیر عمیق عشق بر جهان و دل‌ها را بیان می‌نماید. شاعر از فتنه‌ها و آشوب‌های ناشی از عشق سخن می‌گوید و در نهایت، به سماع و شنیدن حدیث دوست اشاره می‌کند که باعث رهایی روح می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۱۱

چو آفتاب رخت سایه بر جهان انداخت
جهان کلاه ز شادی بر آسمان انداخت

سپاه عشق تو از گوشه‌ای کمین بگشود
هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت

حدیث حسن تو، هر جا که در میان آمد
ز ذوق، هر که دلی داشت، در میان انداخت

قبول تو همه کس را بر آشیان جا کرد
مرا ز بهر چه آخر بر آستان انداخت؟

چو در سماع عراقی حدیث دوست شنید
به جای خرقه به قوال جان توان انداخت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.