هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عراقی به موضوع عشق الهی و رابطه‌ی عاشق و معشوق می‌پردازد. شاعر از قدرت و رازآلودگی عشق سخن می‌گوید و تأثیر آن بر جهان و انسان را توصیف می‌کند. او عشق را راهی کوتاه و شیرین به سوی حقیقت می‌داند و دیگر راه‌ها را دور و دراز می‌خواند. همچنین، به مفاهیمی مانند مستی عرفانی، نیاز عاشقان، و رازهای نهفته در پرده‌های هستی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مستی عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۲۶

ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟
کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است

آورد به یک زخمه، جهان را همه، در رقص
خود جان و جهان نغمهٔ آن پرده‌نواز است

عالم چو صدایی است ازین پرده، که داند
کین راه چه پرده است و درین پرده چه راز است؟

رازی است درین پرده، گر آن را بشناسی
دانی که حقیقت ز چه دربند مجاز است؟

معلوم کنی کز چه سبب خاطر محمود
پیوسته پریشان سر زلف ایاز است؟

محتاج نیاز دل عشاق چرا شد
حسن رخ خوبان، که همه مایهٔ ناز است؟

عشق است که هر دم به دگر رنگ برآید
ناز است به جایی و یه یک جای نیاز است

در صورت عاشق چو درآید همه سوزاست
در کسوت معشوق چو آید همه ساز است

زان شعله که از روی بتان حسن برافروخت
قسم دل عشاق همه سوز و گداز است

راهی است ره عشق، به غایت خوش و نزدیک
هر ره که جزین است همه دور و دراز است

مستی، که خراب ره عشق است، درین ره
خواب خوش مستیش همه عین نماز است

در صومعه چون راه ندادند مرا دوش
رفتم به در میکده، دیدم که فراز است

از میکده آواز برآمد که عراقی
در باز تو خود را، که در میکده باز است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.