هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عشق و شوق خود را به معشوق بیان می‌کند و از ناله‌ها و فریادهای شبانه‌اش به عنوان تقاضای وصال یاد می‌کند. او تأکید می‌کند که بدون معشوق، هیچ جای دنیا برایش خوشایند نیست و حتی بودن با سگان در راه معشوق برایش لذت‌بخش است. با وجود درد فراق، یاد معشوق به او آرامش می‌دهد و دلش را مانند بوستانی خوش می‌سازد. شاعر خود را واله و شیفتهٔ معشوق می‌داند و رسوایی در میان مردم را به خاطر این عشق، خوشایند می‌پندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رسوایی و فراق ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹

در سرم عشق تو سودایی خوش است
در دلم شوقت تمنایی خوش است

ناله و فریاد من هر نیم‌شب
بر در وصلت تقاضایی خوش است

تا نپنداری که بی‌روی خوشت
در همه عالم مرا جایی خوش است

با سگان گشتن مرا هر شب به روز
بر سر کویت تماشایی خوش است

گرچه می‌کاهد غم تو جان من
یاد رویت راحت افزایی خوش است

در دلم بنگر، که از یاد رخت
بوستان و باغ و صحرایی خوش است

تا عراقی والهٔ روی تو شد
در میان خلق رسوایی خوش است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.