هوش مصنوعی:
این شعر از عراقی به موضوع عشق و مستی معنوی میپردازد و تأثیرات عمیق عشق را بر دل و جان انسان توصیف میکند. شاعر بیان میکند که هر کس جرعهای از این عشق نوشیده، دین و خرد را فراموش کرده و در راه عشق فنا شده است. همچنین، اشاره میکند که عشق واقعی باعث رهایی از خود و رسیدن به حقیقت میشود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و فنا ممکن است نیاز به درک بالاتری از ادبیات عرفانی داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۴۴
هر که را جام می به دست افتاد
رند و قلاش و میپرست افتاد
دل و دین و خرد زدست بداد
هر که را جرعهای به دست افتاد
چشم میگون یار هر که بدید
ناچشیده شراب، مست افتاد
وانکه دل بست در سر زلفش
ماهیآسا، میان شست افتاد
لشکر عشق باز بیرون تاخت
قلب عشاق را شکست افتاد
عاشقی کز سر جهان برخاست
زود با دوستش نشست افتاد
هر که پا بر سر جهان ننهاد
همت او عظیم پست افتاد
سر جان و جهان ندارد آنک:
در سرش بادهٔ الست افتاد
وآنکه از دست خود خلاص نیافت
در ره عشق پایبست افتاد
هان، عراقی، ببر ز هستی خویش
نیستی بهرهات ز هست افتاد
رند و قلاش و میپرست افتاد
دل و دین و خرد زدست بداد
هر که را جرعهای به دست افتاد
چشم میگون یار هر که بدید
ناچشیده شراب، مست افتاد
وانکه دل بست در سر زلفش
ماهیآسا، میان شست افتاد
لشکر عشق باز بیرون تاخت
قلب عشاق را شکست افتاد
عاشقی کز سر جهان برخاست
زود با دوستش نشست افتاد
هر که پا بر سر جهان ننهاد
همت او عظیم پست افتاد
سر جان و جهان ندارد آنک:
در سرش بادهٔ الست افتاد
وآنکه از دست خود خلاص نیافت
در ره عشق پایبست افتاد
هان، عراقی، ببر ز هستی خویش
نیستی بهرهات ز هست افتاد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.