۳۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۵

با عشق تو ناز در نگنجد
جز درد و نیاز در نگنجد

با درد تو درد در نیاید
با سوز تو ساز در نگنجد

بیچاره کسی که از در تو
دور افتد و باز در نگنجد

با داغ غمت درون سینه
جز سوز و گداز در نگنجد

با عشق حقیقتی به هر حال
سودای مجاز در نگنجد

در میکده با حریف قلاش
تسبیح و نماز در نگنجد

در جلوه‌گه جمال حسنت
خوبی ایاز در نگنجد

با یاد لب تو در خیالم
اندیشهٔ گاز در نگنجد

آنجا که رود حدیث وصلت
یک محرم راز در نگنجد

وآندم که حدیث زلفت افتد
جز شرح دراز در نگنجد

چه ناز کنی عراقی اینجا؟
جان باز، که ناز در نگنجد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.