هوش مصنوعی: این شعر از عراقی بیانگر درد و رنج عاشقانه‌ای است که شاعر از فراموشی و دوری معشوق متحمل شده است. او از غم و اندوه ناشی از این جدایی می‌نالد و امیدوار است که روزی معشوق به یاد او بیاید و دوباره به دیدارش بیاید. شاعر همچنین از دشمنان بدخواهی که از غم او شاد می‌شوند، گله می‌کند و در نهایت، به امید دیدار دوباره معشوق، دل را به صبر و انتظار می‌سپارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ای است که با درد و رنج همراه است و درک کامل آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غم عمیق و اندوه ناشی از عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۹۶

در من نگرد یار دگربار که داند
زین پس دهدم بر در خود بار که داند؟

از یاد خودم کرد فراموش به یکبار
یادآورد از من دگر آن یار که داند؟

خون شد جگرم از غم و اندیشهٔ آن دوست
خشنود شود از من غمخوار که داند؟

بیمار دلم، خسته جگر از غم عشقش
آید به عیادت بر بیمار که داند؟

ای دشمن بدخواه، چه باشی به غمم شاد؟
باشد که شود دوست دگربار که داند؟

در بند امید، ای دل، بگشای دو دیده
باشد که ببینی رخ دلدار که داند؟

روشن شود این تیره شب بخت عراقی
از صبح رخ یار وفادار که داند؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.