هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از عراقی به موضوعات عشق الهی، تسلیم در برابر معشوق، و گذر از خودپرستی میپردازد. شاعر بیان میکند که تنها با رهایی از «هستی» خود (نفس) و نوشیدن جرعهای از جام عشق، میتوان به حقیقت رسید. همچنین تأکید دارد که جفاهای معشوق بخشی از این مسیر است و تا زمانی که فرد به خود مشغول است، این روند ادامه دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههایی مانند «مستی» و «بتپرستی» نیازمند درک فلسفی و بلوغ فکری است که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال شکل میگیرد. همچنین ممکن است معانی نهفته در ابیات برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۰۳
هر که او دعوی مستی میکند
آشکارا بتپرستی میکند
هستی آن را میسزد کز نیستی
هر نفس صدگونه هستی میکند
هر که از خاک درش رفعت نیافت
لاجرم سر سوی پستی میکند
دل که خورد از جام عشقش جرعهای
بیخبر شد، شور و مستی میکند
دل چو خواهم باختن در پای او
جان ز شوقش پیش دستی میکند
چند گویی کو جفا تا کی کند؟
ای عراقی، تا تو هستی میکند
آشکارا بتپرستی میکند
هستی آن را میسزد کز نیستی
هر نفس صدگونه هستی میکند
هر که از خاک درش رفعت نیافت
لاجرم سر سوی پستی میکند
دل که خورد از جام عشقش جرعهای
بیخبر شد، شور و مستی میکند
دل چو خواهم باختن در پای او
جان ز شوقش پیش دستی میکند
چند گویی کو جفا تا کی کند؟
ای عراقی، تا تو هستی میکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.