هوش مصنوعی: این متن به بیان تمثیلی از وحدت وجود و کثرت تجلی‌های آن در جهان می‌پردازد. شاعر با اشاره به خورشید به عنوان نماد وجود حقیقی و آینه‌ها به عنوان تجلی‌های گوناگون آن، تأکید می‌کند که برای درک حقیقت باید از قیود ظاهری گذر کرد. در نهایت، با شناخت نقشبند اصلی (خداوند)، همه مشکلات حل می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تحلیل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مباحث انتزاعی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

غزل شمارهٔ ۱۵۱

در جام جهان نمای اول
شد نقش همه جهان ممثل

خورشید وجود بر جهان تافت
گشت آن همه نقش‌ها مشکل

یک روی و هزار آینه بیش
یک مجمل و این همه مفصل!

بگذر تو ازین قیود مشکل
تا مشکل تو همه شود حل

هست این همه نقش‌ها و اشکال
نقش دومین چشم احول

در نقش دوم اگر ببینی
رخسارهٔ نقشبند اول

معلوم کنی که اوست موجود
یابی همه چیزها مخیل

اشکال عراقی ار نبودی
گشتی همه مشکلات منحل
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.