هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه خود می‌گوید که ناشی از دوری معشوق و ناملایمات روزگار است. او با بیان احساسات خود، از فراق یار و نبود غمگسار شکایت می‌کند و با اشک و ناله، ماتم بخت خود را می‌گیرد. در پایان، اشاره به شنیدن حدیث معشوق دارد که باعث شده بیشتر از گذشته بگرید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل احساسات عمیق عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. درک کامل این احساسات معمولاً به بلوغ عاطفی نیاز دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹۳

من که هر لحظه زار می‌گریم
از غم روزگار می‌گریم

دلبری بود در کنار مرا
کرد از من کنار، می‌گریم

از غم غمگسار می‌نالم
وز فراق نگار می‌گریم

دوش با شمع گفتم از سر سوز
که: من از عشق یار می‌گریم

ماتم بخت خویش می‌دارم
زان چنین سوکوار می‌گریم

با چنین خنده گریهٔ تو ز چیست؟
کز تو بس دل فگار می‌گریم

داشتم، گفت: دلبری شیرین
زو شدم دور، زار می‌گریم

چون عراقی حدیث او بشنید
زارتر من ز پار می‌گریم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.