هوش مصنوعی: این شعر از زبان فردی شکسته‌دل بیان می‌شود که از درد و رنج عاطفی رنج می‌برد و از معشوق (یا خدا) می‌خواهد با لطف خود به او توجه کند. شاعر با استفاده از تصاویر مختلف مانند «سنگ»، «تیر غم» و «مرغک شکسته» عمق درد خود را نشان می‌دهد و ابراز می‌کند که بدون لطف معشوق، بهبودی ممکن نیست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند «شکستگی دل» و «غم» نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۳۵

ای راحت روح هر شکسته
بخشای به لطف بر شکسته

بر جان من شکسته رحم آر
کاشکسته‌ترم ز هر شکسته

پیوسته ز غم شکسته بودم
این لحظه شدم بتر شکسته

ای بار غمت شکسته پشتم
تو رخ ز شکسته برشکسته

بر سنگ مزن تو سینهٔ ما
بی‌قدر شود گهر شکسته

ای تیر غمت رسیده بر دل
پیکان تو در جگر شکسته

بی لطف تو کی درست گردد؟
جانا دل من به سر شکسته

آمد به درت ندیده رویت
زان شد دل من مگر شکسته

در کوی تو جان سپرد دگر بار
آن مرغک بال و پر شکسته

دل بندهٔ توست در همه حال
گر غمزده است و گر شکسته
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.