هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عراقی، به موضوع عشق الهی و حکمت‌های نهفته در آفرینش می‌پردازد. شاعر از گنجینه‌های معنوی درون انسان، ظهور معشوق در جلوه‌های هستی و تضادهای ظاهری مانند بهشت و دوزخ سخن می‌گوید. همچنین به نقش تقدیر و رمزآلودگی عالم اشاره دارد و در نهایت، حیرت عارفانه در برابر این اسرار را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک بالاتری از مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و اشارات دینی/فلسفی برای مخاطبان کم‌سن مناسب نیست.

غزل شمارهٔ ۲۳۶

ای در میان جانم گنجی نهان نهاده
بس نکته‌های معنی اندر زبان نهاده

سر حکیم ما را در شوق لایزالی
در من یزید عشقش پیش دکان نهاده

در جلوه‌گاه معنی معشوق رخ نموده
در بارگاه صورت تختش عیان نهاده

از نیست هست کرده، از بهر جلوهٔ خود
وانگه نشان هستی بر بی‌نشان نهاده

روحی بدین لطیفی در چاه تن فگنده
سری بدین عزیزی در قعر جان نهاده

خود کرده رهنمایی آدم به سوی گندم
ابلیس بهر تادیب اندر میان نهاده

خود کرده آنچه کرده، وانگه بدین بهانه
هر لحظه جرم و عصیان بر این و آن نهاده

بعضی برای دوزخ، بعضی برای انسان
اندر بهشت باقی امن و امان نهاده

کس را درین میانه چون و چرا نزیبد
هر کس نصیب او را هم غیب‌دان نهاده

عمری درین تفکر، از غایت تحیر
گوش دل عراقی بر آستان نهاده
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.