هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی و جذابیت معشوق را با تصاویر شاعرانه و استعارات غنی توصیف می‌کند. شاعر از عشق و وصال معشوق سخن می‌گوید و تأثیر عمیق این عشق را بر جان و جهان بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعارات و تشبیهات ممکن است نیاز به دانش ادبی بیشتری داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۲۳۷

ای هر دهن ز یاد لبت پر عسل شده
در هر دهن خوشی لب تو مثل شده

آوازهٔ وصال تو کوس ابد زده
مشاطهٔ جمال تو لطف ازل شده

از نیم ذره پرتو خورشید روی تو
ارواح حال گشته و اجسام حل شده

جان‌ها ز راه حلق بر افکنده خویشتن
در حلقه‌های زلف تو صاحب محل شده

ترک رخت، که هندوک اوست آفتاب
آورده خط به خون من و در عمل شده

ای از کمال روی تو نقصان گرفته کفر
وز کافری زلف تو در دین خلل شده

بر تو چو من بدل نگزینم، روا مدار
آبی که من خورم ز تو با خون بدل شده
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.