هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق یکطرفه و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از معشوق شکایت دارد که با وجود جذب کردن دلش، به او توجهی نکرده و حتی در جفا و دشمنی افزوده است. شاعر آرزو می‌کند که معشوق حتی برای یک لحظه هم که شده، حال او را درک کند و ببیند که چقدر رنج می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و رنج‌های ناشی از عشق یکطرفه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، زبان شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۲

تا زخوبی دل ز من بربوده‌ای
کمترک بر جان من بخشوده‌ای

تا مرا بر خویش عاشق کرده‌ای
روی خوب خود به من ننموده‌ای

بر من مسکین نمی‌بخشی، مگر
ناله‌های زار من نشنوده‌ای؟

از وفا و دوستی کم کرده‌ای
در جفا و دشمنی افزوده‌ای

کی خبر باشد تو را از حال من؟
من چنین در رنج و تو آسوده‌ای

کاشکی دانستمی باری که تو
هیچ با من یک نفس خوش بوده‌ای؟

تا در خود بر عراقی بسته‌ای
صد در از محنت برو بگشوده‌ای

کاشکی دانستمی باری که تو
با عراقی یک نفس خوش بوده‌ای؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.