۳۰۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۷

در جهان گر نه یار داشتمی
با جهان خود چه کار داشتمی؟

دست کی شستمی به خون جگر
گر به کف در نگار داشتمی؟

گر نبردی قرار و آرامم
حالی، آخر قرار داشتمی

ور مرا عشوه کمترک دادی
قول او استوار داشتمی

ور به کارم دمی نظر کردی
به ازین کار و بار داشتمی

دل اگر در میانه گم نشدی
دلبر اندر کنار داشتمی

با سپاه غمت برآمدمی
با خود ار بخت یار داشتمی

با عراقی، اگر دلاورمی
روز و شب کارزار داشتمی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.