هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و حیرت خود در برابر پروردگار و معشوق سخن میگوید. او عشق را بالاتر از عقل و دین میداند و از معشوق میخواهد که با او مهربان باشد. شاعر تأکید میکند که در جهان جز عشق چیزی نمیپرستد و عشقبازی را رسم و آیین خود میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و مفاهیم عرفانی دارد.
غزل
نیست کاری به آنم و اینم
صنع پروردگار میبینم
حیرتم غالب است و دل واله
نیست پروای عقل، یا دینم
سخنی کز تو بشنود گوشم
خوشتر آید ز جان شیرینم
در جهان، گر دل از تو بردارم
خود که بینم؟ که بر تو بگزینم؟
کرمی کن، گرم نخواهی کشت
هم بدان ساعدان سیمینم
در جهان غیر عشق نپرستم
عشقبازی است رسم و آیینم
با عراقی، که عاجز غم توست
خردهگیری مکن، که مسکینم
صنع پروردگار میبینم
حیرتم غالب است و دل واله
نیست پروای عقل، یا دینم
سخنی کز تو بشنود گوشم
خوشتر آید ز جان شیرینم
در جهان، گر دل از تو بردارم
خود که بینم؟ که بر تو بگزینم؟
کرمی کن، گرم نخواهی کشت
هم بدان ساعدان سیمینم
در جهان غیر عشق نپرستم
عشقبازی است رسم و آیینم
با عراقی، که عاجز غم توست
خردهگیری مکن، که مسکینم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:مثنوی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.