هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر درباره نزدیکی مرگ و زندگی، امید و ناامیدی، و دوری و وصال است. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند خزان و بهار، غبار و یار، و شبنم و آفتاب، مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۳۱

به غم نشاط من خاکسار نزدیک است
خزان من چو حنا با بهار نزدیک است

یکی است چشم فرو بستن و گشادن من
به مرگ، زندگیم چون شرار نزدیک است

به چشم کم منگر جسم خاکسار مرا
که این غبار به دامان یار نزدیک است

چه غم ز دوری راه است بیقراران را؟
به موج‌های سبکرو کنار نزدیک است

به آفتاب رسید از کنار گل شبنم
به وصل، دیدهٔ شب زنده‌دار نزدیک است

چو سوخت تشنه‌لبی دانهٔ مرا صائب
چه سود ازین که به من نوبهار نزدیک است؟
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.