هوش مصنوعی: این متن به بیان دشواری‌های عشق و جدایی از معشوق می‌پردازد. شاعر از تضاد بین دیدن و ندیدن، چیدن و نچیدن گل سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که هر چیزی جز معشوق بیگانه است. او همچنین به دشواری‌های عشق، مانند کشیدن نفس بدون هم‌آوازی و بریدن از خود با وجود دلبستگی‌های عمیق اشاره می‌کند. در پایان، شاعر به توبه در جوانی و دشواری‌های مسیر عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات مانند «بی‌نسیم شوق، پیراهن دریدن مشکل است» یا «با چنین دلبستگی، از خود بریدن مشکل است» نیاز به درک احساسی و عاطفی بالاتری دارند.

غزل شمارهٔ ۳۲

دیدن روی تو ظلم است و ندیدن مشکل است
چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است

هر چه جز معشوق باشد پردهٔ بیگانگی است
بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است

غنچه را باد صبا از پوست می‌آرد برون
بی‌نسیم شوق، پیراهن دریدن مشکل است

ماتم فرهاد کوه بیستون را سرمه داد
بی هم‌آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است

هر سر موی ترا با زندگی پیوندهاست
با چنین دلبستگی، از خود بریدن مشکل است

در جوانی توبه کن تا از ندامت برخوری
نیست چون دندان، لب خود را گزیدن مشکل است

تا نگردد جذبهٔ توفیق صائب دستگیر
از گل تعمیر، پای خود کشیدن مشکل است
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.