هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از ناتوانی خود در مقابله با مشکلات و غمها میگوید، اما در عین حال اشاره میکند که اگر بخواهد، میتواند کارهای بزرگی انجام دهد، مانند شکستن چرخ جفا یا بوسیدن دهان شیشه. او همچنین از زندگی تلخ خود یاد میکند و بیان میکند که اگر بخواهد، میتواند از این زندگی خارج شود. در نهایت، شاعر به ارزش همراهی با دوستان صائب اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'بوسه بر دهن شیشه' یا 'برون چو رنگ ازین شیشه' ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشند.
غزل شمارهٔ ۵۸
نه پشت پای بر اندیشه میتوانم زد
نه این درخت غم از ریشه میتوانم زد
به خصم گل زدن از دست من نمیآید
وگرنه بر سر خود تیشه می توانم زد
خوشم به زندگی تلخ همچو می، ورنه
برون چو رنگ ازین شیشه میتوانم زد
اگر ز طعنهٔ عاجز کشی نیندیشم
به قلب چرخ جفاپیشه میتوانم زد
ازان ز خنده نیاید لبم به هم چون جام
که بوسه بر دهن شیشه میتوانم زد
ندیده است جگرگاه بیستون در خواب
گلی که من به سر تیشه میتوانم زد
خوش است پیش فتادن ز همرهان صائب
وگرنه گام به اندیشه میتوانم زد
نه این درخت غم از ریشه میتوانم زد
به خصم گل زدن از دست من نمیآید
وگرنه بر سر خود تیشه می توانم زد
خوشم به زندگی تلخ همچو می، ورنه
برون چو رنگ ازین شیشه میتوانم زد
اگر ز طعنهٔ عاجز کشی نیندیشم
به قلب چرخ جفاپیشه میتوانم زد
ازان ز خنده نیاید لبم به هم چون جام
که بوسه بر دهن شیشه میتوانم زد
ندیده است جگرگاه بیستون در خواب
گلی که من به سر تیشه میتوانم زد
خوش است پیش فتادن ز همرهان صائب
وگرنه گام به اندیشه میتوانم زد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.