هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی و تأثیرگذاری معشوق اشاره دارد، به گونه‌ای که دیدن او باعث گسستن پیوندهای طبیعی مانند برگ از درخت، کودک از مادر و مادر از فرزند می‌شود. همچنین، شاعر از ناپایداری زندگی و پیوندهای آن سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد پیش از گسستن این پیوندها، به او توجه کند. در پایان، شاعر به ناتوانی انسان در گسستن از رضایت و خشنودی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۵

از جلوهٔ تو برگ ز پیوند بگسلد
نشو و نما ز نخل برومند بگسلد

طفل از نظارهٔ تو ز مادر شود جدا
مادر ز دیدن تو ز فرزند بگسلد

دامن کشان ز هر در باغی که بگذری
از ریشه سرو رشتهٔ پیوند بگسلد

چون نی نوازشی به لب خویش کن مرا
زان پیشتر که بند من از بند بگسلد

این رشتهٔ حیات که آخر گسستنی است
تا کی گره به هم زنم و چند بگسلد؟

در جوش نوبهار کجا تن دهد به بند؟
دیوانه‌ای که فصل خزان بند بگسلد

آدم به اختیار نیامد برون ز خلد
صائب چگونه از دل خرسند بگسلد؟
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.