هوش مصنوعی:
این شعر تصاویری غمگین و دردناک از طبیعت و جهان ارائه میدهد که به نظر میرسد تحت تأثیر رنج و اندوه قرار گرفتهاند. فلک و زمین به ترتیب با خار و خون توصیف شدهاند، ثمر آسمانی طراوت خود را از دست داده، و ماه به نار تبدیل شده است. گلها و لالهها به جای شکوفایی، جراحتدیده به نظر میرسند. حادثهای ناگوار رخ داده که گویی هیچ چیز نمیتواند از آن فرار کند. شاعر از دیدن رنج طبیعت و جهان احساس درد میکند و عداوتی در سپهر باقی میماند. در نهایت، تماشاگران از گل لذت میبرند، اما عندلیب با گوی دریده نماد رنج است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق غمانگیز و تصاویر استعاری پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از توصیفها مانند 'دامن در خون کشیده' و 'گلوی دریده' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۷۲
فلک به آبلهٔ خار دیده میماند
زمین به دامن در خون کشیده میماند
طراوت از ثمر آسمانیان رفته است
ترنج ماه به نار کفیده میماند
شکفته چون شوم از بوستان، که لاله و گل
به سینههای جراحت رسیده میماند
زمین ساکن و خورشید آتشین جولان
به دست و زانوی ماتمرسیده میماند
کمند حادثه را چین نارسایی نیست
رمیدنی به غزال رمیده میماند
ز روی لاله ازان چشم برنمیدارم
که اندکی به دل داغدیده میماند
چو تیر، راست روان بر زمین نمیمانند
عداوتی به سپهر خمیده میماند
تمتع از رخ گل میبرند دیدهوران
به عندلیب گلوی دریده میماند
زمین به دامن در خون کشیده میماند
طراوت از ثمر آسمانیان رفته است
ترنج ماه به نار کفیده میماند
شکفته چون شوم از بوستان، که لاله و گل
به سینههای جراحت رسیده میماند
زمین ساکن و خورشید آتشین جولان
به دست و زانوی ماتمرسیده میماند
کمند حادثه را چین نارسایی نیست
رمیدنی به غزال رمیده میماند
ز روی لاله ازان چشم برنمیدارم
که اندکی به دل داغدیده میماند
چو تیر، راست روان بر زمین نمیمانند
عداوتی به سپهر خمیده میماند
تمتع از رخ گل میبرند دیدهوران
به عندلیب گلوی دریده میماند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.