هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی با زبانی عاشقانه و عارفانه، از طلوع صبح و نواختن موسیقی برای بیداری و شادی سخن می‌گوید. شاعر از عشق، محبت، و روشنگری صحبت می‌کند و از نمادهایی مانند یوسف و خورشید برای بیان مفاهیم عمیق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۶۶

صبح شد برخیز مطرب گوشمال ساز ده
عیشهای شب پریشان گشته را آواز ده

هیچ ساز از دلنوازی نیست سیرآهنگتر
چنگ را بگذار، قانون محبت ساز ده

جام را لبریزتر از دیدهٔ عشاق کن
از صف دریاکشان آنگه مرا آواز ده

کوری بی‌منت از چشم به منت خوشترست
گر توانی بوی پیراهن به یوسف باز ده

شبنم از روشندلی آیینهٔ خورشید شد
ای کم از شبنم، تو هم آیینه را پرداز ده

چون نمودی سیر و دور خویش را صائب تمام
روشنی چون مه به خورشید درخشان باز ده
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.