هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از گذر سریع جوانی و ناکامی در عشق می‌نویسد. او از زیبایی که به دنبال قتل عاشق پیر است، شکایت می‌کند و از نامهربانی‌های خود به امید جلب محبت معشوق سخن می‌گوید. همچنین، به بی‌پناهی و بی‌آشیانی اشاره می‌کند و از آزار ندادن دیگران می‌خواهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی مانند گذر زمان، عشق ناکام و رنج‌های روحی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳

جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را
که سازد کامیاب از وصل پیر ناتوانی را

به قتلم کوشی ای زیبا جوان و من درین حیرت
که از قتل کهن پیری چه خیزد نوجوانی را

تمام مهربانان را به خود نامهربان کردم
به امیدی که سازم مهربان نامهربانی را

چه باشد جادهی ای سرو سرکش در پناه خود
تذرو بی‌پناهی قمری بی آشیانی را

مکن آزار جان هاتف آزرده جان دیگر
کزین افزون نشاید خست جان خسته جانی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.