هوش مصنوعی: این شعر از بیدل، به موضوع عشق و بی‌وفایی، رنج‌های عاشقانه و بی‌توجهی معشوق می‌پردازد. شاعر از نبود وفا و محبت در دیگران شکایت دارد و بیان می‌کند که با وجود تمام جفاها، هنوز هم عشق و اشتیاق در دلش باقی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و جفا نیاز به درک بالاتری از زندگی و احساسات دارند.

غزل شمارهٔ ۳۱

در پیش بیدلان جان، قدری چنان ندارد
آری کسی که دل داد پروای جان ندارد

پرسی ز من که دارد؟ زان بی‌نشان نشانی
هر کس ازو نشانی دارد نشان ندارد

یک جو وفا ندیدم از روی خوب هرگز
دیدم تمام هر کس این دارد آن ندارد

بر من نه از ترحم کم کرده یار بیداد
تاب جفا ازین بیش در من گمان ندارد

هاتف غلامی تو خواهد بخر به هیچش
این کار اگر ندارد سودی، زیان ندارد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.