هوش مصنوعی: این شعر از زبان عاشقی دل‌شکسته بیان می‌شود که از بی‌وفایی و جفای معشوق گلایه دارد. او از این که معشوق به دیگران توجه می‌کند و او را آزار می‌دهد، شکایت می‌کند و از خدا می‌خواهد که به ناله‌هایش گوش دهد. در پایان، شاعر از ساقی می‌خواهد که در این صبحگاهان به او شراب بدهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل موضوعات عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب در شعر، آن را برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب می‌کند.

غزل شمارهٔ ۸۹

ای که در جام رقیبان می پیاپی می‌کنی
خون دل در ساغر عشاق تا کی می‌کنی

می‌نوازی غیر را هر لحظه از لطف و مرا
دم به دم خون در دل از جور پیاپی می‌کنی

راه اگر گم شد نه جرم ناقه از سرگشتگی است
بی گناه ای راه پیما ناقه را پی می‌کنی

ناله و افغان من بشنو خدا را تا به کی
گوش بر آواز چنگ و نالهٔ نی می‌کنی

ساقیا صبح است و طرف باغ و هاتف در خمار
گر نه در ساغر کنون می می‌کنی کی می‌کنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.