هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و ستایش معشوق است که با زیبایی و جلال الهی توصیف شده است. شاعر از بی‌وفایی معشوق و درد فراق شکایت می‌کند، اما همچنان به امید دیدار او دل بسته است. در نهایت، شاعر تمام آرزوهای خود را در گرو حضور معشوق می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۸۸

زهی از رخ تو پیدا همه آیت خدایی
ز جمالت آشکارا همه فر کبریایی

نسپردمی دل آسان به تو روز آشنایی
خبریم بودی آن روز اگر از شب جدایی

نبود به بزمت ای شه ره این گدا همین بس
که به کوچهٔ تو گاهی بودم ره گدایی

همه جا به بی‌وفایی مثلند خوب رویان
تو میان خوبرویان مثلی به بی‌وفایی

تو درون پرده خلقی به تو مبتلا ندانم
به چه حیله می‌بری دل تو که رخ نمی‌نمایی

شد از آشناییش جان ز تن و کنون که بینم
دل آشنا ندارد خبری ز آشنایی

گرهی اگر چه هرگز نگشوده‌ام طمع بین
که ز زلف یار دارم هوس گره‌گشایی

همه آرزوی هاتف تویی از دو عالم و بس
همه کام او برآید اگر از درش درآیی
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.