۳۴۱ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۴۳

شیرین دهنی که از لبش جان میریخت
کفرش ز سر زلف پریشان میریخت

گر شیخ به کفر زلف او ره می‌برد
خاک ره او بر سر ایمان می‌ریخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.