هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از شب و غم دوری از دوست میگوید و اشکهایش را به سیخهایی تشبیه میکند که پارههای جگرش بر آنها قرار دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و غمگین در شعر وجود دارد که درک آنها برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده مانند 'سیخی که پارهٔ جگر بر سر اوست' نیاز به بلوغ فکری دارد.
رباعی شمارهٔ ۱۱۱
شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست
هم بر سر گریهای که چشمم را خوست
از خون دلم هر مژهای پنداری
سیخیست که پارهٔ جگر بر سر اوست
هم بر سر گریهای که چشمم را خوست
از خون دلم هر مژهای پنداری
سیخیست که پارهٔ جگر بر سر اوست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.