هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد و شوق عاشق به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارات غنی، احساسات خود را از فراق، عشق، و اشتیاق به وصال بیان می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که یا راهی برای رسیدن به او نشان دهد، یا جانش را بپذیرد. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند فداکاری، عشق الهی، و رنج‌های عاشقانه اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارات و اصطلاحات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی برای درک کامل دارند.

غزل ۱

یا که به راه آرم این صید دل رمیده را
یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را

یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن
یا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده را

یا که غبار پات را نور دودیده می کنم
یا به دو دیده می نهم پای تو نور دیده را

یا به مکیدن لبی جان به بها طلب مکن
یا بستان و باز ده لعل لب مکیده را

کودک اشک من شود خاک‌نشین ز ناز تو
خاک‌نشین چرا کنی کودک نازدیده را؟

چهره به زر کشیده‌ام، بهر تو زر خریده‌ام
خواجه! به هیچ‌کس مده بندهٔ زر خریده را

گر ز نظر نهان شوم چون تو به ره گذر کنی
کی ز نظر نهان کنم، اشک به ره چکیده را؟

بانوی مصر اگر کند صورت عشق را نهان
یوسف خسته چون کند پیرهن دریده را

گر دو جهان هوس بود، بی‌تو چه دسترس بود؟
باغ ارم قفس بود، طایر پر بریده را

جز دل و جان چه آورم بر سر ره؟ چو بنگرم
ترک کمین گشاده و شوخ کمان کشیده را

بوالعجبی شنیده ام، چیز ندیده دیده ام
این که فروغ دیده ام،دیده کند ندیده را

خیز، بهار خون‌جگر! جانب بوستان گذر
تا ز هزار بشنوی قصهٔ ناشنیده را
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:غزل ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.