هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه‌ای است که شاعر از فراق و دوری معشوق متحمل می‌شود. اشک‌های پنهان، دل خونین، و ناتوانی در بیان رازها از مضامین اصلی آن هستند. شاعر از شدت غم و اندوه خود می‌گوید که حتی طبیعت و جهان نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'خون در دل رفتن' یا 'ریزش اشک ملک' نیاز به درک بالاتری از ادبیات و احساسات پیچیده دارد.

شمارهٔ ۱۹

دل می‌شود هر روز خون تا او ز دل بیرون شود
امروز هم شد اندکی فردا ندانم چون شود

اشکی که می‌دارم نهان از غیرت اندر چشم‌تر
که برکشایم یک زمان روی زمین جیحون شود

گر من به گردون سر دهم دود تنور صبر را
از ریزش اشک ملک صد رخنه در گردون شود

خون در دلم رفت آنقدر از راز نازک پرده
کش پرده از هم می‌درد گر قطره‌ای افزون شود

من خود نمی‌گویم به کس رازی که دارم پاس آن
اما اگر گوید کسی در بزم او صد خون شود

خواهم نوشتن نامه‌ای اما نمی‌دانم چسان
خواهد درید آن گل ز هم گر واقف از مضمون شود

شرح جراحتهای غم هرگه نویسد محتشم
خون ریزد از مژگان قلم روی زمین گلگون شود
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.