هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و جدایی از معشوق می‌نویسد و از بی‌وفایی دنیا و رنج‌های عاشقانه شکایت می‌کند. او از روزگار بدی که با او همراه شده و از حسرت دوری از معشوق می‌گوید. همچنین، از تأثیرات منفی این جدایی بر روح و روان خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسرت، فراق، و شکایت از روزگار نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربیات عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۲

بعد هزار انتظار این فلک بی وفا
شهد وصالم چشاند زهر فراق از قفا

وه که ز کین می‌کند هر بدو روزم سپهر
با تو به زحمت قرین وز تو به حسرت جدا

رفتی و می‌آورد جذبهٔ شوقت ز پی
خاک مرا عنقریب همره باد صبا

با تو بگویم که هجر با من بی دل چه کرد
روزی من گر شود وصل تو روز جزا

شد همه جا چون شبه بی تو به چشمم سیه
چشم سیه روی من دید تو را از کجا

از خردم تا ابد فکر تو بیگانه کرد
این دل دیوانه گشت با تو کجا آشنا

وه که ز همراهیت محتشم افتاده شد
بسته بند ستم خستهٔ زخم جفا
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.