هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد عشق و فراق است. شاعر از جمال معشوق و تأثیر آن بر خود میگوید، از وفای معشوق به عنوان تنها درمان درد خود یاد میکند و به زیباییهای ظاهری و اخلاقی معشوق اشاره دارد. همچنین، مضامین الهی و عرفانی مانند بخشش خداوند و مقایسه معشوق با مفاهیم مقدس در آن دیده میشود.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارههای به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۶
کسی ز روی چنان منع چون کند ما را
خدا برای چه داده است چشم بینا را
نشان ز عالم آوارگی نبود هنوز
که ساخت عشق تو آوارهٔ جهان ما را
درون پرده ازین بیشتر مباش ای گل
که نیست برگ و نوا بلبلا، شیدا را
هزار سلسله مو در پیت به خاک افتد
چو برقفا فکنی موی عنبر آسا را
برای جلوه چو نخل تو را دهد حرکت
جسد به رعشه درآرد هزار رعنا را
به آن تکلم شیرین گهی که جان بخشی
به دم زدن نگذارد کسی مسیحا را
به جز وفای تو درد مرا دوائی نیست
خدا دوا کند این درد بیدوا ما را
ز غمزه دان گنه چشم بیگنه کش خویش
که تیغ میدهد این ترک بیمحابا را
بهر زه لب مگشا پیش کس که نگشائی
زبان محتشم هرزه گوی رسوا را
خدا برای چه داده است چشم بینا را
نشان ز عالم آوارگی نبود هنوز
که ساخت عشق تو آوارهٔ جهان ما را
درون پرده ازین بیشتر مباش ای گل
که نیست برگ و نوا بلبلا، شیدا را
هزار سلسله مو در پیت به خاک افتد
چو برقفا فکنی موی عنبر آسا را
برای جلوه چو نخل تو را دهد حرکت
جسد به رعشه درآرد هزار رعنا را
به آن تکلم شیرین گهی که جان بخشی
به دم زدن نگذارد کسی مسیحا را
به جز وفای تو درد مرا دوائی نیست
خدا دوا کند این درد بیدوا ما را
ز غمزه دان گنه چشم بیگنه کش خویش
که تیغ میدهد این ترک بیمحابا را
بهر زه لب مگشا پیش کس که نگشائی
زبان محتشم هرزه گوی رسوا را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.