هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از محتشم کاشانی، به بیان رابطهٔ عاشق و معشوق و تأثیرات عمیق عشق بر روح و روان می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، حالات مختلف عشق، از جمله تسلیم، شرم، و تواضع را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانهٔ این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به کار رفته نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۹

گر به تکلیف لب جام به لب سوده تو را
که به آن شربت آلوده لب آلوده تو را

که به آن مایهٔ جهل این قدرت کرده دلیر
که ز اندیشهٔ دل بر حذر آسوده تو را

که دران نشئه تو را دست هوس سوده به گل
که به رخ برقع شرم این همه بگشوده تو را

زده آن آب که بر خاک وجودت ای گل
که در خانهٔ عصمت به گل اندوده تو را

که به فرمودن آن فعل تواضع فرمای
سجده در بزم گدایان تو فرموده تو را

حزم کزدم ز پذیرفتن تکلیف نخست
که ازین بزم نشینی چه غرض بوده تو را

محتشم خوی تو می‌داند و از پند عبث
می‌دهد این همه در سر بیهوده تو را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.