هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام، رنجش از بی‌وفایی معشوق، و حسادت به رقیب سخن می‌گوید. شاعر از درد دوری و خیانت معشوق می‌نالد و از تغییر رفتار او ابراز ناراحتی می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند عشق، وفاداری، و رنج‌های عاطفی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی پیچیده، اشاره به رنجش‌های عاشقانه و حسادت است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات غنی و استعاری فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۸۱

آن که بزم غیر را روشن چو گلشن کرده است
می‌تواند کرد با او آن چه با من کرده است

عنقریب از گریه نابینا چو دیگر چشمهاست
دیده‌ای کان سست عهد امروز روشن کرده است

کرده در چشم رقیب بوم سیرت آشیان
شاهباز من عجب جائی نشیمن کرده است

یک جهت تا دیده‌ام با غیر آن بی‌درد را
غیرتم از صد جهت راضی به مردن کرده است

مردهٔ ما راهنوز از اختلاط اوست عار
کان مسیحا دم ز وصلش روح در تن کرده است

وه که شد آلوده دامان آن که در تمکین حسن
خنده بر مستوری صد پاکدامن کرده است

محتشم رخش ترقی بین که آن رعنا سوار
آهوی شیرافکنش را روبه افکن کرده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.