هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و دیوانگی، هجران و مستی سخن می‌گوید. شاعر از خانه‌ای پر از عاشقان و دیوانگان می‌گوید که راهش به روی بیگانگان بسته است. او از جرعه‌های شراب و مستی، غم هجران و تأثیر آن بر جانش سخن می‌راند و در نهایت، شعر خود را سرشار از افسانه و وصف عشق می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و اشاره به مستی و شراب که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۸۳

از عاشقان حوالی آن خانه پر شده است
دارالشفای عشق ز دیوانه پر شده است

از خود نگشته است به کس آشنا دلی
راه وثاقش از پی بیگانه پر شده است

تاره به جام خانه چشمم فکند عکس
این خانه از پری چو پری خانه پر شده است

از جرعه‌ای که ریخته ساقی به جام ما
گش فلک ز نعرهٔ مستانه پر شده است

رگهای جانم از گرهٔ غم به ذکر هجر
چون رشتهای سجه صد دانه پر شده است

عشاق را به دور تو از بادهٔ حیات
قالب تهی فتاده و پیمانه پر شده است

گردد مگر به وصف تو مقبول اهل طبع
دیوان محتشم که ز افسانه پر شده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.