هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، انتظار، رنج و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید. شاعر از درد انتظار، تاریکی شب، و خاطرات عاشقانه می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند مه، خورشید، سرو و تیر کمان، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۴

بعد چندین انتظار آن مه به خاک ما گذشت
گرچه درد انتظار از حد گذشت اما گذشت

روز شب گردد ز تاریکی اگر بیند به خواب
آن چه بی‌خورشید روی او ز غم بر ما گذشت

از رهی آزاده سروی خاست کز رفتار او
بانگ واشوقا گذشت از آسمان هر جا گذشت

نسبت خاصی از او خاطر نشینم شد که دوش
با تواضعهای عام از من به استغنا گذشت

لحظه‌ای زین پیش چون شمعم سراپا در گرفت
حرفم آن آتش زبان را بر زبان گویا گذشت

ای زناوکهای پیشین جان و دل مجنون تو
تیر دیگر در کمان لطف نه آنها گذشت

پر تزلزل شد زمین یارب قیامت رخ نمود
یا زخاک محتشم آن سرکش رعنا گذشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.