هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از جان گذشتگی و ایثار خود را در راه معشوق بیان می‌کند و مرگ در این راه را شیرین و مطلوب می‌داند. او عشق را بالاترین ارزش می‌داند و حتی در مرگ نیز آرزوی دیدار معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مرگ و فداکاری ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۹

به قصد جان من در جلوه آمد قد رعنایت
به قربانت شوم جانا بمیرم پیش بالایت

ازین بهتر نمی‌دانم طریق مهربانی را
که ننشینم ز پا تا جان دهم از مهر در پایت

توانم آن زمان در عشق لاف دردمندی زد
که از درمان گریزم تا بمیرم در تمنایت

خوش آن مردن که بر بالین خویشت بینم و باشد
اجل در قبض جان تن مضطرب من در تماشایت

چو روز مرگ دوزندم کفن بهر سبکباری
روان کن جانب من تاری از جعد سمن سایت

چو روی منکران عشق در محشر سیه گردد
نشان رو سفیدیهای ما بس داغ سودایت

چه مردم کش نگاهست این که جان محتشم بادا
بلا گردان مژگان سیاه و چشم شهلایت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.