هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات شاعر درباره عشق بیپاسخ و تلاشهای بیثمر است. شاعر از عشق به معشوقی میگوید که هرگز به وصال او نرسیده و تمام تلاشها و آرزوهایش بینتیجه بودهاند. او از ضعف خود در برابر عشق و ناامیدیهایش سخن میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و ناامیدی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک ظرافتهای ادبی و معنایی شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۴۱
عمرها فکر وصال تو عبث بود عبث
عشقبازی به خیال تو عبث بود عبث
سالها قطره زدن مور ضعیفی چو مرا
در پی دانهٔ خال تو عبث بود عبث
از تو هرگز چو سرافراز به سنگی نشدیم
میوهٔ جستن ز نهال تو عبث بود عبث
بیلبت تشنه چو مردیم شکیبائی ما
در تمنای زلال تو عبث بود عبث
پر برآتش زدن مرغ دل ما ز وفا
بر سر شمع جمال تو عبث بود عبث
به جوابی هم ازو چون نرسیدی ای دل
زان غلط بخش سئوال تو عبث بود عبث
محتشم فکر من اندر طلب او همه عمر
چون خیالات محال تو عبث بود عبث
عشقبازی به خیال تو عبث بود عبث
سالها قطره زدن مور ضعیفی چو مرا
در پی دانهٔ خال تو عبث بود عبث
از تو هرگز چو سرافراز به سنگی نشدیم
میوهٔ جستن ز نهال تو عبث بود عبث
بیلبت تشنه چو مردیم شکیبائی ما
در تمنای زلال تو عبث بود عبث
پر برآتش زدن مرغ دل ما ز وفا
بر سر شمع جمال تو عبث بود عبث
به جوابی هم ازو چون نرسیدی ای دل
زان غلط بخش سئوال تو عبث بود عبث
محتشم فکر من اندر طلب او همه عمر
چون خیالات محال تو عبث بود عبث
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.