هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر درد و رنج شاعر از عشق نافرجام و جدایی است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند تیر دعا، دل سنگ، شیشه شکسته و خار گل، عمق رنج خود را به تصویر می‌کشد. او از زخم‌های عاطفی، ناامیدی و بی‌پاسخی معشوق می‌نالد و در نهایت، به تأثیر معجزه‌آسای نفس معشوق در زنده کردن دل مرده خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاطفی عمیق، استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق نافرجام و جدایی برای سنین پایین‌تر مناسب نیست.

غزل شمارهٔ ۱۴۹

زهی ز تو دل ناوک سزای من مجروح
دلت مباد به تیر دعای من مجروح

عجب مدان که به تیر دعا شود دل سنگ
ز شست خاطر ناوک گشای من مجروح

شکست شیشهٔ دل در کفش که می‌خواهد
به شیشه ریزه آزار پای من مجروح

ز خاک تربت من گل دمید و هست هنوز
ز خار گلی داغهای من مجروح

جراحت دل ریشم ازین قیاس کنید
که هست صد دل بی‌غم برای من مجروح

دلم ز سوزن الماس درد خون شد و گشت
درون هم از دل الماس سای من مجروح

شد از دم تو مسیحا نفس دل مرده
دواپذیر و دل بی‌دوای من مجروح

خدنگ هجر تو زود از کمان حادثه جست
ز ما سوا نشد و ماسوای من مجروح

نماند محتشم از دوستان دلی که نشد
ز سوز گریه بر های‌های من مجروح
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.