هوش مصنوعی:
این شعر از زبان شاعری است که از صراحت و آشکار شدن حقایق پنهان در زمان خود سخن میگوید. او به عاشقکشیهای پنهان در طول تاریخ اشاره میکند که اکنون آشکار شدهاند. همچنین، شاعر از بیان صریح خود و دیگران در مورد مسائل مختلف مانند عشق، دشمنی، و حتی انتقاد از افراد قدرتمند صحبت میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم انتقادی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به عاشقکشی و دشمنیهای پنهان نیاز به درک بالاتری از روابط انسانی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۲
دوش گفتند سخنها ز زبان تو صریح
للهالحمد که شد کین نهان تو صریح
بود عاشق کشی اندر همه عهدی پنهان
آخر این رسم نهان شد به زمان تو صریح
خوش برانداختهای پرده که در خواهش می
هست در گوش من امشب سخنان تو صریح
دوش در مستی از آن رقعهنویسی هر حرف
که دلت داشت نهان کرد بیان تو صریح
آن که میداشت عبور تو به مسجد پنهان
دوش میداد به میخانه نشان تو صریح
با تو هم دشمنی غیر عیان شد امروز
بس که سوگند غلط خورد به جان تو صریح
به کنایت سخن از جرم کسی گفتی و گشت
کینهٔ محتشم از حسن بیان تو صریح
للهالحمد که شد کین نهان تو صریح
بود عاشق کشی اندر همه عهدی پنهان
آخر این رسم نهان شد به زمان تو صریح
خوش برانداختهای پرده که در خواهش می
هست در گوش من امشب سخنان تو صریح
دوش در مستی از آن رقعهنویسی هر حرف
که دلت داشت نهان کرد بیان تو صریح
آن که میداشت عبور تو به مسجد پنهان
دوش میداد به میخانه نشان تو صریح
با تو هم دشمنی غیر عیان شد امروز
بس که سوگند غلط خورد به جان تو صریح
به کنایت سخن از جرم کسی گفتی و گشت
کینهٔ محتشم از حسن بیان تو صریح
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.