هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، فراق، و رقابت در عشق سخن میگوید. شاعر از درد هجران و احساسات خود نسبت به معشوق میگوید و از رقیب و مدعیان نیز یاد میکند. همچنین، اشاراتی به طبیعت و عناصری مانند باد و موج دارد که به احساسات شاعر گره خوردهاند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۶۹
تنی زلالوش آن سرو گل قبا دارد
که موج از اثر جنبش صبا دارد
شب آمد و سخن از کید مدعی میگفت
ازین سخن دگر آیا چه مدعا دارد
رقیب جان برد از هجر و بر خورد ز وصال
من از فراق بمیرم خدا روا دارد
ز حال آن بت بیگانه وش خبر پرسید
که باد میوزد و بوی آشنا دارد
رکاب خشم برای که کرده باز گران
تحملت که عنان کرشمهها دارد
فتاده بس که حدیث من و تو در افواه
بهر که مینگرم گفتگوی ما دارد
به محتشم تو مزن طعنه گر ندارد هیچ
اگرچه هیچ ندارد نه خود تو را دارد
که موج از اثر جنبش صبا دارد
شب آمد و سخن از کید مدعی میگفت
ازین سخن دگر آیا چه مدعا دارد
رقیب جان برد از هجر و بر خورد ز وصال
من از فراق بمیرم خدا روا دارد
ز حال آن بت بیگانه وش خبر پرسید
که باد میوزد و بوی آشنا دارد
رکاب خشم برای که کرده باز گران
تحملت که عنان کرشمهها دارد
فتاده بس که حدیث من و تو در افواه
بهر که مینگرم گفتگوی ما دارد
به محتشم تو مزن طعنه گر ندارد هیچ
اگرچه هیچ ندارد نه خود تو را دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.