هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بی‌وفایی و رنج‌های عاشقانه خود می‌گوید. او یار را به بی‌وفایی، پنهان‌کاری و آزار متهم می‌کند و از رنج‌هایی که در رابطه عاشقانه متحمل شده، سخن می‌گوید. در نهایت، حقیقت رفتار یار برای او آشکار می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل موضوعات عاشقانه پیچیده، احساسات عمیق و شکایت از رابطه است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه کافی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بی‌وفایی و رنج عشق ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۱

بی‌وفا یارا وفا و یاریت معلوم شد
داشتی دست از دلم دلداریت معلوم شد

شد رقیبم خصم و گفتنی جانبت دارم نگاه
آخرم کشتی و جانب داریت معلوم شد

بر دلم پر جوری از کین نهان کردی ولی
آن چه پنهان بود از پر کاریت معلوم شد

گفتمت مستی ز جام حسن و خونم ریختی
آری آری زین عمل هشیاریت معلوم شد

در قمار عشق خود را می‌نمودی خوش حریف
خوش حریفی از حریف آزاریت معلوم شد

دوش می‌کردی دلا دعوی بیزاری یار
امشب ای معنی ز آه و زاریت معلوم شد

این که می‌گفتی پشیمانم ز قتل محتشم
از تاسف خوردن ناچاریت معلوم شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.