هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از استعاره‌های بازی نرد برای توصیف رابطه عاشق و معشوق استفاده می‌کند. شاعر بیان می‌کند که عشق نیازمند فداکاری و از خودگذشتگی است و در این راه، عاشق باید دل و دین را فدا کند. همچنین، اشاره‌ای به خطرات و قمار عشق دارد که با وجود ریسک‌هایش، ارزشمند است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم فلسفی نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.

غزل شمارهٔ ۲۱۷

عاشقان نرد محبت چو به دلبر بازند
شرط عشق است که اول دل و دین دربازند

آن چه جان دو جهان افکند آسان بگرو
نرد شوخی است که خوبان سمنبر بازند

ز دیاری که ز یاد از همه می‌باید باخت
حکم ناز است که طایفه کمتر بازند

بر سر داد محبت که حسابی دگرست
بی‌حسابست که تا سر بود افسر بازند

نرد دعویست که چون عرصه شود تنگ آنجا
سروران افسر و بی‌پا و سران سر بازند

بندی شش جهتم فرد چو آن مهرهٔ نرد
کش جدا در عقب عقده ششدر بازند

هست در عشق قماری که حرج نیست در آن
گرچه بر روی مصلای پیامبر بازند

محتشم نرد ملاقات بتان باعشاق
هست خوش خاصه کز افراط مکرر بازند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.