هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، زیبایی معشوق و احساسات خود سخن می‌گوید. تصاویر شاعرانه‌ای مانند افکندن افسر به پای پسر، آفتاب و باد، سایه مرغ بر سر مجنون، و توصیف معشوق با عناصری مانند ابرو و مژگان به کار رفته است. همچنین، حس دوری از خوشبختی و آرزوی نزدیکی به معشوق نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

غزل شمارهٔ ۲۲۴

هر کسی چیزی به پای آن پسر می افکند
شاه ملک افسر گدای ملک سر می‌افکند

آفتاب از پرده پیش از صبح می‌آید برون
چون سحرگه باد از آن رخ پرده بر می‌افکند

سایه می‌افکند مرغی بر سر مجنون و من
وادی دارم که آنجا مرغ پر می‌افکند

چون گریزد از بلا عاشق که آن ابرو کمان
ناوک مژگان به دلها بی‌خبر می‌افکند

سایه از لطف تن پاکش نمی‌افتد به خاک
جامه چون آن نازنین پیکر ز بر می‌افکند

وه که هرچند آن مهم نزدیک می‌خواهد به لطف
بختم از بی‌طالعی ها دورتر می‌افکند

هرگه آن مه بر ذقن می‌افکند چوگان زلف
محتشم در پای او چون گوی سر می‌افکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.