هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌گوید. او از بی‌وفایی معشوق، رنج دل و بدنامی در عشق شکایت دارد و از ترس از دست دادن معشوق، از بیان احساساتش خودداری می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۲

گر از درج دهانش دم زنم از من به تنگ آید
ور از خوی بدش گویم سخن به جنگ آید

به پردازم به تیر از دل کشیدن کو برآرد پر
ز بس کز شست او بر دل خدنگ بی‌درنگ آید

رخ از می ارغوانی کرد و بیرون رفت از مجلس
به این رنگ از بر ما رفت تا دیگر چه رنگ آید

ز آه گریه آلودم خط ز نگاریش سر زد
چو نم گیرد هوا ناچار بر آئینهٔ زنگ آید

چنان بدنام عالم گشتم از عشق نکونامی
که اهل عشق را ننگ از من بی‌نام و ننگ آید

حذر کن گزندم زین نخستین ای رقیب از دل
که در ره نیش کار دهر که راز سینه سنگ آید

نگویم قصهٔ دلتنگی خود محتشم با او
که ترسم من نیابم حاصلی و آن مه به تنگ آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.