هوش مصنوعی: این شعر از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق و بی‌وفایی معشوق شکایت دارد و احساسات خود را با تصاویر پراحساس مانند خون جگر و دیدهٔ خونبار بیان می‌کند. همچنین، به حرص و طمع معشوق در آزار دادن عاشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و گاهی تلخ است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات شدید، درک آن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۳۴۹

منم از مهر به غم خوردنت ای یار حریص
تو غلط مهر به غمخواری اغیار حریص

باغ حسن تو نم از خون جگر می‌طلبد
گریزاریست مرا دیدهٔ خونبار حریص

ز آب و آیینه بجو صورت این سر که چراست
به تماشای جمالت در و دیوار حریص

مرض عشق من آن مایهٔ بد نامیها
کرده او را به هلاک دل بیمار حریص

خنده فرمای لب حسن که آن زاری ماست
یار را کرده به آزار دل زار حریص

زود جانها به بهای دهنش رفته که بود
جنس نایاب و محل تنگ و خریدار حریص

میتوان باخت ز بسیاری لطفش به رقیب
که حریص است به آزارم و بسیار حریص

نازکاین نوع شود سلسله جنبان هوس
به طلب چون نشود طبع طلبکار حریص

محتشم حرص تو ظاهر شده در دیدن او
که به خونت شده آن غمزهٔ خونخوار حریص
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.