هوش مصنوعی: این شعر از محتشم کاشانی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با وجود مدعیان زیاد، تنها معشوق خاص اوست. شاعر از رنج تمنای خصوصیت معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود تمام تلاش‌ها، به او نزدیک نشده است. همچنین، از جفاهای معشوق و رنج‌های عاشقان دیگر نیز سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیدهٔ ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۸

مدعی چند بود با سگ آن کو مخصوص
اهل حرمت همه محروم همین او مخصوص

با حریفی چو تو در بزم زبان بازی غیر
چیست گر نیست نهان با تو پری رو مخصوص

تا زهم سلسله حسن نپاشد مگذار
که شود بادبه آن زلف سمنبو مخصوص

گرنه در خلوت خاصت بدمن می‌گوید
روز و شب چیست به خاصان تو بد گوه مخصوص

وه که گشتم ز تمنای خصوصیت تو
همچو موئی و نگشتم به تو یک مو مخصوص

سوخت صد جان به خصوصیت خاصان تو غیر
آه از آن دم که شود با تو جفا جو مخصوص

محتشم نیست قبولم که به صد قرن شوی
تو به آن دیر خصوصیت بدخو مخصوص
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.