هوش مصنوعی:
این متن شعری است که با استفاده از استعارههای زیبا و عمیق، ارزش و منزلت یک درّ گرانبها را در میان صدفهای بیشمار توصیف میکند. شاعر با بیان این که چنین دریایی در میان هزاران صدف یافت نمیشود، بر یگانگی و ارزش بینظیر آن تأکید دارد. همچنین، اشاره میکند که هستی و مادر دهر از پرتو این درّ اعتبار میگیرند و تأثیر آن بر جهان هستی تا قیامت باقی خواهد ماند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و مفاهیم انتزاعی دارد، بنابراین برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
غزل شمارهٔ ۳۶۷
دهد اگرچه برون در بیشمار صدف
تو آن دری که برون ناید از هزار صدف
برای چون تو دری شاید ای چکیدهٔ صنع
اگر دهان بگشاید هزار بار صدف
عجب که تا به قیامت محیط هستی را
گران شود به چنین در شاهوار صدف
توان گرفت بزر ز احترام گوشی را
که در راز تو را باشد ای نگار صدف
شدست معتبر از خلعت تو مادر دهر
بلی ز پرتو در دارد اعتبار صدف
به جنبش آمده تا بحر هستی از اثرش
چنین دری نفکنده است برکنار صدف
به عهد محتشم از عقد نظم گوش جهان
چنان پر است که از در شاهوار صدف
تو آن دری که برون ناید از هزار صدف
برای چون تو دری شاید ای چکیدهٔ صنع
اگر دهان بگشاید هزار بار صدف
عجب که تا به قیامت محیط هستی را
گران شود به چنین در شاهوار صدف
توان گرفت بزر ز احترام گوشی را
که در راز تو را باشد ای نگار صدف
شدست معتبر از خلعت تو مادر دهر
بلی ز پرتو در دارد اعتبار صدف
به جنبش آمده تا بحر هستی از اثرش
چنین دری نفکنده است برکنار صدف
به عهد محتشم از عقد نظم گوش جهان
چنان پر است که از در شاهوار صدف
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.