هوش مصنوعی: این شعر از محتشم کاشانی بیانگر نزدیک شدن پایان دوری و هجران است. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند یوسف و کنعان، سلیمان و مور، و عیسی و درمان، احساس امیدواری به پایان رنج‌ها و نزدیکی به وصال را توصیف می‌کند. بیت آخر اشاره می‌کند که اگرچه راه هجران کاملاً قطع نشده، اما طلب راه به جانان نزدیک شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۸۰

مژده ای صبر که شد هجرت هجران نزدیک
یوسف مصر وفا گشت به کنعان نزدیک

غم غمین از خبر فرقت دوری شد و گشت
دوری فرقت و محرومی حرمان نزدیک

گشت سررشته بعد من از آن در کوتاه
شد ره مور به درگاه سلیمان نزدیک

کرد عیسی ز فلک مرحله چند نزول
درد این خاک نشین گشت به درمان نزدیک

بوی خیر آید ازین وضع که یک مرتبه شد
کوی درویش به نزهت گه سلطان نزدیک

قرب آن سرو سمن پیرهن از شوق مرا
چاک پیراهن جان ساخت به جانان نزدیک

محتشم گرچه نشد قطع ره هجر تمام
حالیا راه طلب گشت به جانان نزدیک
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.