هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل از عشق پنهانی خود به معشوق میگوید که در بزم با او رنگآمیزی میکرد و با وجود انکار ظاهری، در دل عاشق بود. او با نگاههای معشوق و اشارات رمزآلود او بازی میکرد و عشق خود را به صورت غیرمستقیم ابراز میداشت. در نهایت، معشوق از این بازیهای عاشقانه راضی شده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و ظرافتهای ادبی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۴۰۳
به بزمش دوش رنگآمیزی بسیار میکردم
که میگفت از می و مستی و من انکار میکردم
گنهکارانه ماندم سر به پیش غمزهاش آن دم
که ذکر عشق میکرد و من استغفار میکردم
نمیدیدم به سویش تا نمیشد مدعی غافل
به او عشق نهان خود چنین اظهار میکردم
به چشم رمز گو میکرد سحر اندر جواب من
به ایماعرض شوقی چون به آن پرکار میکردم
چو او میدید سوی من به سوی غیر میدیدم
حذر کردن ازو خاطر نشان یار میکردم
به نام دیگری در عشق میگفتم حدیث خود
حریف نکته دان را واقف اسرار میکردم
شد امشب محتشم یار از نظر بازی من راضی
که سویش دیده بعد از دیدن اغیار میکردم
که میگفت از می و مستی و من انکار میکردم
گنهکارانه ماندم سر به پیش غمزهاش آن دم
که ذکر عشق میکرد و من استغفار میکردم
نمیدیدم به سویش تا نمیشد مدعی غافل
به او عشق نهان خود چنین اظهار میکردم
به چشم رمز گو میکرد سحر اندر جواب من
به ایماعرض شوقی چون به آن پرکار میکردم
چو او میدید سوی من به سوی غیر میدیدم
حذر کردن ازو خاطر نشان یار میکردم
به نام دیگری در عشق میگفتم حدیث خود
حریف نکته دان را واقف اسرار میکردم
شد امشب محتشم یار از نظر بازی من راضی
که سویش دیده بعد از دیدن اغیار میکردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.